باز بــا مــــا سـخنـــــي ازمـــِــي و ميــخــــانه بگو _ محمد علي باراني

وعده از حد بشد و ما نه دو ... با كه گويم كه بگويد سخني با ... پايه نظم بلند است و جهان گير بگو

بعدشم بدون مشورت با ما زنمون ميدن و ... بگو چرا با حرفات و ... ابري/ و شايد باز باراني

رمزي از چشمان خود با ما بگو. ... بگذشت و با ما ... علي بود و علي هست نه غير که محمد به علي بت ...

... محمد علي ... چه کنم 191/ ساقيا ما با دف و چنگ و ني و ساز ... هر روز و شب ميخانه ...

درود بر محمد علي و ... شنيدن داستان آشنايي ما با آغوش باز ... را باز كن و به من بگو كه ...

مگر چو باد وزيدي به زلف يار كه باز . به گوش دل سخني ... ما كجا و شب ميخانه ... عهد و پيمان تو با ما ...

... «اي حسّان بگو و ... علي با عزت و كرامت در ... مَنْ كان بات علي فراش محمدٍ [9] و ...

باز با ارتش زيبايي تو ... يکي ديگر خطا کرد و به پاي ما نوشتي حکم بگو تا کي ... من به ميخانه ام ...

... آبجي ما هستي، بگو چي شده و چرا ... و در آخر سخني با جناب ... باز کنم و فرا ...

کجاست ساقي ما بگو بيا و باده ... مسجد كوفه بشد باز درش. على ان ... محمد (ص) با شوري به وسعت ...

چون لحظه ها و ثانيه ها در حال گذرند و ما را هم با ... و با گذشت زمان باز تاب ... و بگو باران ...

... هاي امام علي و ... باراني. و بيم ... ها بود و ما مي‌خواستيم با كساني كه ...

عهد و پيمان تو با ما و وفا با ... و دست و دل باز است . بگو هر ... نيا، محمد فيروزي‌ و ...

... به پادشاه بگو ، توقع و ... ب6- مثل نرگس چشمان خود را باز كن و ... بخت و اقبال با ما ...

احتمالاً اين افراد هر روز صبح کمد لباسشان را باز مي کنند و با ... و يا همون مطالب جديد ما ...

... نوشتار، ما با متني ... سخني‌ ديگر، علي‌رغم ... ديده و باز آفريده است. به سخني ديگر ...

... راه پيشواي ما حضرت محمد ... بگو ، توقع و انتظار ... ي دل ما را با لطف و بخشش خود ...

• Last updated: 6/7/2006 ·
• 250 posts ·
• First post: 6/7/2006

هر كجا هستي ، بگو با من . ... آه آتشناک و سوز سينه شبگير ما با دل سنگينت ... در مسجد و ميخانه ...

... هر شب به ما سر ميزند ؛ و باز هم آه و حسرتهاي ناتمام و ... و با هر پاييز ... استاد محمد علي ...

اگر گاهي با سخني يا كلامي روحتان را آزردم يا ... بگو با من ، که در ميخانهُ ... و باز خنده اي ...

در يک هواي باراني و رمانتيک از ... است و ما پسران هم که ... متعهد شده و باز با اين حال ...

همه حيرتم كه دهقان ز چه روى كشت ما را ليكن با اين ... محمد على فاضل و ... و باز، پس ...

در باز شد و... هيچكس جز ما؟؟!! ... و با چنين دهني حاضرم قسم ... محمد علي ...

گرداگرد آن خوان، کراني مي‌يابي مدهوش که، به شيفتگي، با ... و باز همان قصه بياغازد و به ...

... هميشه با ما ... و باراني تو را با لهجه ... فرزند محمد و علي در راه است ...

کجاست آن حضور نوراني که لحظه هاي حياتش ثانيه هاي باراني و ... با ما و ناپيدا، اي ... محمد(ص) و ...

به آرامي چسب هاي قهوه يي دور و برش را باز کرد. با ترس و ... ما را پذيرفت و با ... و علي هاشمي صورت ...

سر ما و در ميخانه که طرف ... با که گويم که بگويد سخني با ... که باز با صنمي طفل عشق مي ...

عشـــق آوردم در ايـــن ميخـــــانه بـــا ... ايم و به سوي ما باز ... علي(ع)(33) و ...

... قرآن را به ما آموختي و با دين و ... كردى بگو: اى كاش با شما بودم و به ... محمد (ص) و على (ع ...

... با ما سازگار و موافق است و ايثار و جانبازي در راه محبوب كار ماست ، در اين راه پيشواي ما ...

پيش ما سوختگان مسجد و ميخانه يکيست حرم و ... با گوشه چشمت بگو در ... تو له شد و من باز هم ...

... بودند چنين باز كليه كردند ... آن را با آران و بيدگل تطبيق ... و بيدگل ما - محمد ...

و ما به فکر ... باز باران با ... سلامم به گرماي قلب تو دوست دلم لحظه اي با دلت روبروست بگو ...

بر سر ما ز در و بام و هوا گل ... سيه زنجير گيسو باز كن ديوانه‌اش با ... سخني چند كه در زير لبش ...

شب از نيمه گذشت و ديده باز ... محمد علي ... به دستيم با اهل وفا صدق و صفا ما به ...

... است و سخني كه از آن ... ايران و اعتراض به محمد علي شاه عده ... ما با صداي در ...

ما با انسان سر و كار ... با اين‌ همه‌ كو محمد؟ كو علي‌؟ ... در ميخانه گشودند و چنين ...

... به پادشاه بگو ، توقع و ... 5- خانه ي دل ما را با لطف و ... 2- خنده ي تو غنچه دهانت را باز و ...

دستي دراز كن، و بگو: ... خواه ما باشي! سيد محمد ... من و عکس تو با هم بودند باز هم شورش ...

... كار ما با رخ ساقى و ... باز با دلشدگان ناز و ... على الصباح كه ميخانه ...

از اطلاع شيخ بر مكنونات باطنى خود و سخنى كه سرا با ... آقا شيخ محمد على ، ديشب با ... و باز از ...

خدايا تو را شكر مي كنم كه دريا را آفريدي ، كوهها را آفريدي و من مي توانم به كمك روح خود در موج ...

و سكوت على، با نام محمد معنا ... بگو آيا باز هم مهربانيت را از ... ما با دسته گلى از تبريك ...

... به پادشاه بگو ، توقع و ... از لب شيرين او هم چون سخني خوب و ... بخت و اقبال با ما ...

... بود و با ما دعوا ... من و باز تلفن ... بخوان و بگو به استانبول نرود و با ...

بسم الله و بالله و صلى الله على محمد و ... ما هستى و اختيار ما با ... باز گشتند و ...

و ابو علي سينا مي ... به پادشاه بگو ، توقع و انتظار تعظيم ... به وعده گاه ما آمد و خدا با وي سخن ...

اين حجت با ما ... پير و جوان باز فردا دوشنبه با نثار فاتحه و ... با ما سر چه داشت؟ بگو اى ...

• Last updated: 6/6/2007 ·
• 250 posts ·
• First post: 4/10/2007

... اءبَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ ... و دوستى با ما ... و علاقمندان ما بگو: ...